روش های ارزشیابی چهارچوب صلاحیت حرفه ای بین المللی EQF

  • دوشنبه 08ام اسفند 1401
  • 283

معرفی کتاب صلاحیت حرفه ای

دانلود فایل ضمیمه

چارچوب مفهومی
شناخت یادگیري غیر رسمی و خصوصی به عنوان یک حوزه تحقیق و همچنین گزینه سیاستی، پیشرفتی نوین محسوب می گردد. در حالی که شواهد در حال افزایش است که افراد می توانند مهارت ها، دانش و مهارت های خود را خارج از سیستم آموزش رسمی و آموزش رسمی کسب کنند (Livingston، 2002؛ Overwien، 2005؛ Singh، 2009)، در مورد نقص های این شرایط، هیچ توافقی وجود ندارد. به این ترتیب این بخش تلاش می کند تا اصطلاحات مورد استفاده و نحوه ارتباط آنها با هدف کلی تجزیه و تحلیل شیوه های شناخت و NQF را روشن کند. چارچوب مفهومی برای اهداف زیر بکار می رود:


مفهوم جامع یادگیری مادام العمر
مفهوم جامع یادگیری مادام العمر به عنوان یک استاندارد برای ترویج یادگیری بر اساس یکپارچگی، برای مقابله با نابرابری در فرصت های آموزشی و افزایش کیفیت یادگیری استفاده می شود. یادگیری مادالعمر، پیوند میان زمینه های مختلف یادگیری را نشان می دهد و در خدمت اهداف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد. چندین کشور عضو، اهداف ملی را برای حرکت به سوی یک جامعه یادگیری مادام العمر به تصویب رسانده اند. وابستگی شایع به آموزش رسمی و کيفيت ها در گذشته به این معنی بود که اهداف و عملکرد اجتماعی و اقتصادی مانند قابلیت اشتغال، ادغام و انعکاس کمتر مورد توجه قرار گرفتند. به همین ترتیب، اهداف آموزشی مانند توانمند سازی پتانسیل انسانی، حفظ ارزش های فرهنگی و ترویج همبستگی اجتماعی نادیده گرفته شد. با تأکید بر قابلیت ها و ظرفیت ها در تمامی زمینه های اجتماعی، یک جامعه یادگیرنده ، صرف نظر از جنسیت، سن، طبقه اجتماعی، قومیت و غیره...، شامل همه گروه های اجتماعی می شود. مردم در طول زندگی خود تشویق می شوند تا بیاموزند - برای یادگیری آنچه که دوست دارند، زمانی که دوست دارند و از هرکسی که دوست دارند - و دانش خود را به کسانی که مایل به یادگیری از آنها هستند انتقال دهند. (Naik، 1977؛ Sen، 2000).
در یک سیستم آموزشی جامع که آموزش رسمی، غیر رسمی و خصوصی را ادغام نموده ، هر فرد می تواند فرصت های مناسب برای یادگیری را در طول زندگی اش داشته باشد. از اهمیت های اولیه این پتانسیل یادگیری فردی، ظرفیت و انعطاف پذیری، حمایت از خودآگاهی، درک استقلال فردی و حس شأن و مسئولیت به عنوان شهروند است.آنگاه،یادگیری مادام العمر به نیاز شخصی افراد برای توسعه مهارت ها و دانش مربوط به زندگی و کار خود، در یک شغل و یا فرم دیگری از مشارکت اجتماعی پرداخته شده و یا پرداخته نشده اشاره دارد(Duvekot  و همکارانش، 2007). نظریه های بالقوه انسانی درمورد یک پروسه ی یکپارچه و مستمر افزایش ظرفیت های انسانی با غنی سازی پتانسیل موجود از طریق مداخلات توسعه ی انسانی در سطح مؤثر و مداخلات سیاست کلان وجود دارد. هدف کلی ایجاد و حفظ یک محیط است که به افراد کمک می کند تا به طور کامل خود را به منافع شخصی  و مزیت سازمانی شان برسانند (Kalra، 1997).

پیاده سازی یادگیری مادام العمر از این دیدگاه چند جانبه شامل چندین چالش است. مسئولیت رسیدگی به مشکل نابرابری فرصت های آموزشی و بالا بردن کیفیت نتایج یادگیری در هر دو در سطح سیاست (کلان) و در (کوچک) سطح نهادی قرار میگیرد. در سطح کلان، یک روش یادگیری مادام العمر برای سیستم یکپارچه تر و منعطف تر نیاز دارد. در تعدادی از کشورها، چارچوب های کیفی ملی برای پاسخگویی به نیاز روز افزون برای شناخت یادگیری و دانش که در خارج از بخش های آموزشی رسمی به دست آمده ، توسعه داده شده است. در سطح میکرو، شیوه های به رسمیت شناختن به عنوان استراتژی های پایه به کار گرفته می شوند که از طریق فراهم آوردن مبنایی برای برنامه ریزی هدفمند و برنامه ریزی حرفه ای، یادگیری مناسب و مستند سازی مستمر پیشرفت حرفه ای و شخصی آنها، افراد را حمایت می کند. این بدان معنی است که اهمیت ویژه ای برای مشارکت فراگیران، توسعه ظرفیت ارزیابان، شرکای اجتماعی (کارفرمایان و کارکنان) و مقامات ملی در استفاده از اوراق بهادار برای اهداف به رسمیت شناختن، قائل می باشد.

 

آیا تحت تأثیر خدمات شگفت انگیز هستید؟

مشترک خبرنامه ما شوید